تجربه خسروانی خسرو باباخانی
تاریخ انتشار: ۲۸ آذر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۳۲۳۴۶۶
همانجا ایده برگزاری جلسه معرفی کتاب در زندان برای زندانیها بهطور همزمان جرقه زد در ذهن هادی و من و بیآنکه نور و کورسویی از جرقه تولید شده را نشان کسی از کت و شلوارپوشان رسمی عصا قورت داده جمع همراه بدهیم، بازدید را برگزار کردیم و هرکس سر در گریبان خویش، برگشت سر کار خود و یکی دو روز بعدش که من و هادی هم را دیدیم، گشتیم بین کتابهای خوانده و نخواندهمان تا گزینه مناسب پیدا کنیم برای زندان و جمع زندانیانی که در داخل برج و باروی زندان به آنها «مددجویان محترم» میگویند.
بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حسن کتاب این است که اولا راوی قلم قدرتمندی در روایت کردن و حافظه پرقوهای در بهیاد آوردن جزئیات اعتیاد ۳۰سالهاش دارد و ثانیا تا ته همه تاریکیهای حول و حوش اعتیاد را رفته و زیسته و برگشته و در کتابش از یک راه رفته حرف میزند و چون خودش و تجربهاش هر دو اصل جنسند، حرفش عین موشک نقطهزن درست به جایی که باید، میخورد.
قرار زندان رفتنمان چهارشنبه بود و ازقضا آنروز همه آنها که جواز امضای ذیل اوراق شهرداری خوی را داشتند به جهت ماموریتی از پیش گفته نشده، از شهردار و باقی معاونان بهغیر از من، عازم ارومیه بودند و نه میشد هماهنگیهای حفاظتی ورود به زندان را به روزی دیگر موکول کرد و نه میشد تبلت و اینترنت برد داخل اندرزگاه که حین جلسه، زیر اوراق و مکاتبات صادره و وارده به شهرداری را امضای الکترونیکی کرد و نه میشد جلسه را نرفت!
الغرض قرارمان ساعت ۱۰صبح بود و اداره غلغله بود و هی دم به دقیقه هادی و رئیس زندان و بقیه همراهان که هادی برایشان مجوز ورود به بند گرفته بود، زنگ میزدند و باران قشنگی هم میبارید و کار و امضا و خط و ربط را رها کردم و گازش را گرفتم تا زندان.
افسر نگهبان قبل «قفل دوم» بهطرز تفتیش عقاید گونهای پرسید: «اصلا شما که بهخاطر کتاب آمدهای زندان، شغلت چیست؟» و سرسری گفتم «بهترین کاری که تاکنون داشتهام، کتاب خواندن بوده!» و بعدش تفتیش بدنی شدم که عاری از هرگونه تیزی، تلخکی، موبایل و... بروم تو.
کتابخانههای عمومی خوی و زندان، یک کتابخانه مشترک دارند. داخل بند عمومی و جلسه با زندانیان خلاف سنگین بند۲ در محوطه همان کتابخانه بود. شعبان خلیلی که دیرسالیاست رفیقیم و کارمند زندان است، قرآن حزین و قشنگی خواند از آیات سوره دهر و روحانی زندان که آخوند مسجد محلمان هم هست، آمد مرا معرفی کند، گفت که «همهتان لابد اسم پادگان شهید شرفخانلو را شنیدهاید!» و مددجویان محترم اما اکثرا خمار جمع سر جنباندند که «آره» و شیخ ادامه داد «این حسینِ آن شهید شرفخانلوست» و مددجویان محترم که داشت کمکم چرتشان جر میخورد، از شوق دیدار آدمی به این مهمی! کف مرتبی زدند و به این سان، خفتهها هم بیدار شدند و تیرخلاص را وقتی خوردند که شیخ گفت «حاج حسین! که لابد او را در تلویزیون هم دیدهاید، معاون شهردار خوی هم هست!» و کف دوم، مرتبتر و بلندتر و طولانیتر ختم شد!
ترمزِ تذکر را نمیزدم، شیخ تا تشریح عنوان پایان نامه در دست دفاعم هم جلو میرفت لابد. رفتم پشت تریبون و اول کار، گفتم با اینکه این سومین بارست پایم به زندان باز شده، اما آرزو دارم دیدار بعدی ما بیرون از این برج و بارو باشد و بهزودی زود. آرزوئیی که کف سوم را در پی داشت و جانها را آماده شنیدن از تجربه عمو خسرو کرد. برایشان یکی دو صفحه از فصل اول کتاب را که نحوه و میزان و شدت آهنگ مصرف راوی را آن هم در ظهر روز ۱۸ماه مبارک شرح میدهد، خواندم و ترجمه و توضیح پیوستش کردم و حالا چهار پنج نفر از آخر مجلسیها که خمیازه یادشان رفته بود، دو زانو شدند از شگفتی میزان مصرف این آدم در یک وعده!
و شرح دادم که این آدم با این مشخصات و این شدت مصرف، یک روز برگشت و شما در اوقات اکثرا فراغتتان در زندان، کتاب را بخوانید بلکه تجربه خسروانی خسرو باباخانی را تکرار کنید.
جلسه که تمام شد، یکیشان آمد و میگفت فوق دیپلم ادبیات است، با کاغذکی در دست که رویش اسم دو کتاب را نوشته بود و میخواست سری بعد که آمدیم برایش بیاوریم. یکی دیگرشان آمد برای باز کردن گرهی که در شهرداری منطقه یک ما دارد و آن دیگری به شکوه و گله که «تو با دادستان رفیقی، جای این ژانگولربازیها بهش بگو یک ماه زودتر مرا خلاص کند!»
منبع: جام جم آنلاین
کلیدواژه: کتاب کتابخوانی ویولون زن روی پل
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۳۲۳۴۶۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ترامپ: زندان را ترجیح میدهم
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از ایندیپندنت، دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا میگوید که قانون اساسی این کشور به مراتب مهمتر از دستور دادگاه درباره «عدم افشا» است و او زندان را به این حکم ترجیح میدهد.
ترامپ در سالن منتهی به دادگاه منهتن جهت حضور در محاکمه مرتبط با پرونده جعل اسناد تجاری با هدف پنهان کردن حقالسکوت پرداختی به یک بازیگر فیلمهای مستهجن، با خبرنگاران صحبت کرد.
وی دراینباره گفت: صادقانه بگویم، قانون اساسی ما به مراتب مهمتر از زندان است. زندان را ترجیح میدهم و هر لحظه چنین فداکاری (برای قانون اساسی) خواهم کرد.
خوآن مرچان، قاضی دادگاه منهتن دیروز ترامپ را برای دومین بار به بیاعتنایی به دستور دادگاه متهم کرد و هشدار داد که در صورت نقض دستور سکوت، رئیس جمهور سابق با حکم زندان روبهرو خواهد شد.
براساس دستور دادگاه، ترامپ نمیتواند به طور علنی درباره هیأت منصفه، شهود و سایر افراد دخیل در پرونده اظهارنظر کرده و جلسات دادگاه را رسانهای کند.
ترامپ پیشتر این دستور را نقض کرده و ۱۰ هزار دلار جریمه شده بود؛ در واقع او از زمان آغاز محاکمه تاکنون ۱۰ بار این حکم را نقض کرده است.
مرچان دراینباره گفت: به نظر میرسد که یک هزار دلار بازدارندگی ایجاد نمیکند. بنابراین در صورت ادامه نقض دستور، دادگاه جریمه زندان را بررسی خواهد کرد.
با این حال، نامزد جمهوریخواه انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ آمریکا بلافاصله از این دستور دادگاه برای جلب حمایت کارزار انتخاباتی خود استفاده کرد.
کد خبر 6099507